روز ملي بهرهوري را به همه تلاشگران صحنه اقتصاد و توليد كشور تبريك عرض ميكنم. تقارن اين روز را با ايام فرخنده ميلاد امام جواد (عليهالسلام) را نیز به فال نيك ميگيرم. نزديك بودن اين روز را با روز آزادسازي خرمشهر، در آن يك نكته لطيف ميبينم که تداوم آزادسازي كشور و تضمين استقلال اين آب و خاك در نهضت ارتقاء بهرهوري و تأمين عزت اقتصادي بر پايه توانمندي اقتصادي است.
چيزي كه بنده را بسیار خوشحال ميكند و مستلزم شكر به درگاه خداست، اين پايمردي در اين كار است چرا که چهارمين سال است كه جشنواره ملي بهرهوري برگزار ميشود. از صفر آغاز شده و به اين بر و بالا رسيده است.
بسيار هم اميدوارم كه اين حركت بتواند يك نقطه اثر غيرقابل انكاري در رشد حركت به سمت بهرهوري در اقتصاد ما داشته باشد. خود اين مسابقهاي كه به عنوان جشنواره بهرهوري آغاز شده است، جاي تأمل دارد. سؤال اینجاست که چه فايدهاي در این مسابقه وجود دارد؟ در اينكه ما ميداني را باز كنيم، ملاكهايي را ارائه كنيم، فراخواني بدهيم، اشخاص و شركتها در آن مسابقه شركت كنند. يك كار واقعي در مسابقهها شكل ميگيرد و تشريفات نيست.
در يك مسابقه، شما يك عنصر ارزشي مطرح ميكنيد، حركت ميدهيد به سمت تثبيت در جامعه به عنوان يك عرف اجتماعي. اين كاري است كه مسابقهها انجام ميدهند. ميشود مسابقهها در فضيلتها باشد، ميشود هم مسابقهها در رذيلتها باشد. بسيار مهم است كه ميدان بازي را ما در جامعه چه ميداني تعريف كنيم؟ جوانهاي ما از آنچه جامعه دارد در آن مسابقه ميدهد، درس ميگيرند. بيش از آنچه كه ما در كلاسها يا در نصيحتهاي خانوادگي در گوششان بخوانيم، از اينكه واقعيت مسابقههاي جامعه چيست درس ميگيرد و شخصيت خودش را تكوين ميدهد.
اگر مسابقهها در بهتر بودن باشد، در مولدتر بودن باشد، در اخلاقيتر بودن باشد، ميتوانيم مطمئن باشيم كه نسل آينده از ما اخلاقيتر و از مولدتر خواهد بود، اما اگر عليرغم اندرزهايي كه ما به او ميدهيم درواقعيت جامعه و بازار ببيند كه كار غيراخلاقي، تدليس، خودخواهي، فريبكاري و... عوامل توفيق است، حتماً بدانيم كه نسل آينده وضعش از نظر اخلاق كسب وكار بدتر از ما خوهد بود لذا اينكه ما چگونه مسابقههايي را در جامعه تشويق ميكنيم، يكي از بزرگترين كارهايي است كه ما در تربيت نسل آينده كشور ميكنيم.
اينكه مسابقه بهرهوري در كشور آغاز بشود، مطرح بشود، جدي گرفته بشود، يك كمك به اخلاق جامعه هم هست. اين مفهوم مسابقه در نيكي، مفهوم قرآني است. در آن دستور قرآني «فَاستَبِقُ الخَيرات» همه كارهاي نيكو، دستور داده شده كه در آنها مسابقه بدهيد.
اميرالمؤمنين ميفرمايد: «مُر اَهلَكَ اَن يَروحُوا في كَسبِ المَكارِم» به خانوادهات دستور بده، امر كن كه بدوند در به دست آوردن مكروم ها،گراميهاي اخلاقي. مسابقهها در اين ميدانها بايد تعريف شود، اما خوب است كه خود مسابقه را هم بفهميم.
مسابقه بهمعناي مقابله نيست. رقابت به معناي خصومت نيست. اين نكتهاي است كه اين روزها خيلي بايد بر آن تأكيد كرد. لازم نيست براي برنده شدن در مسابقه، پشت پا به حريف بزنيم.
ميشود مسابقه داد بدون اينكه آدم مخاصمه كند. ميدان رقابتهاي اقتصادي از اين جهت پاكيزهتر است كه اگر شما بخواهيد در يك اقتصاد رقابتي برنده مسابقه بشويد، بايد كالاي مرغوبتر يا ارزانتر يا هر دو در پايان كار به مصرفكننده ارائه كنيد. داوري آن هم با مصرفكننده است. البته گاهي اوقات هست كه كالا پيچيدگي دارد و بايد بعضي از نهادهاي عمومي باشند كه كمك كنند به مصرفكننده در انتخاب. آن خودش بحث ديگري است، اما اينكه سلامت در رقابت را ما در كيفيت كار ميتوانيم شاخصگذاري كنيم.
مسابقهاي منصفانه و عادلانه ميشود كه ملاك محور باشد. ملاكها به همه شركتكنندگان گفته شده باشد. ارزيابيها منصفانه باشد. عاملي غير از ملاكهاي اعلام شده در ارزيابيها به كار نرود.
نكته مهم ديگري كه لازم ميدانم در مورد اين چهارمين جشنواره یهره وری تأکید کنم این است که اگر ما در كلان اقتصاد كشور مايليم انتقال اقتصاد ايران از اين مرحله اتكاء به منابع طبيعي به مرحله اقتصاد متكي بر بهره وري، كامل شود، ريشهاش كار در سطح خرد است. بسياري از مكاتب جديد اقتصادي تكيه دارند به اينكه دستآوردهاي اقتصاد كلان بر خرده فعالیت ها استوار است. پايههاي خرد بايد داشته باشد تا يك اتفاقي در كلان اقتصاد بيفتد. برهمین مبنا اتفاق مباركي كه افتاد و سالنامه بهرهوري كشور منتشر ميشود، يك خلأ بزرگ اطلاعاتي را آرام آرام پر ميكند تا ما بدانيم بنگاههايمان در چه وضعي هستند. اين لازمه بسيار پرباري است براي آن اتفاقي كه ما ميخواهيم در كلان اقتصاد بيفتد. اما در عين حالي كه اين كار، كار خجستهاي است و بايد استمرار پيدا كند، يادمان نميرود كه اين رابطه دوسويه است. رابطه از خرد به كلان سوي ديگرش، رابطه از كلان به خرد است. اگر ما بخواهيم بنگاهها در مسابقه بهرهوري شركت كنند، لازمهاش اين است كه ساختار كلان اقتصاد كشور، تشويق رانتخواهي نكنند.
در ساختاري كه انحصارات بيشترين درآمد را حاصل ميكند؛ در ساختاري كه ارتباطات و دستيابي به درآمد رانتي بيشترين سود را حاصل ميكند، حتي شاخصهاي بهرهوري بنگاه هم تحتتأثير قرار ميگيرد و منحرف ميشود. اين نكته دو هم نبايد از نظر دور بماند. با كمال تأسف، ما در سالهاي اخير به جاي اينكه به اهداف ذكر شده در سند چشمانداز كه رشد 8 درصدي در توليد ناخالص ملي باشد دست پيدا كنيم، كاهش در رشد توليد ملي را ديدهايم كه براي سال گذشته پايين يك درصد و بلكه منفي را مقامات رسمي گزارش دادهاند. وقتي مجموع توليد كشور اينگونه شود، ديگر مطالبه اينكه يك سوم از اين رشد، از بهرهوري حاصل شده باشد معناي زيادي پيدا نميكند. اگر قرار شد رشد ما صفر باشد، يك سوم آن هم مال بهرهوري. آن وقت بهرهوريمان هم صفر باشد، كار خودش را انجام داده است.
اينكه ما تأكيدهاي در سطح خرد بايد كنيم در جاي خودش بسيار مهم، اما غافل نشويم از اينكه يك اتفاقات جدي بايد در كلان اقتصاد كشور بيفتد و بايد ميافتاد. اينكه بسياري از تقصيرها را بيندازيم گردن تحريم، در عين حالي كه مسائل تحريم اثر داشته است. آنها كه ميگفتند تحريمها هيچ اثري ندارد، واقعيت را بازگو نميكردند، اما اينكه همان افراد الان بگويند همه مشكلات اقتصادي ما ناشي از تحريم است اين هم همه واقعيت نيست.
در كلان اقتصاد كشور، حركت به سمت اصلاح ساختار اقتصادي بايد آغار ميشد و بايد آغاز بشود. ساختار اقتصادي ماست كه ميتواند عملكرد بهرهورانه بنگاهها را تشويق كند و تقويت كند. ما در بحثهاي سازماندهي صنعتي اين رابطه بين ساختار و عملكرد را از مسير رفتار، در تجربه جهاني، ثابت شده داريم. محيط كسبوكار بايد اصلاح بشود. يكي از محورهاي اصلي كه در اين قانون بهبود مستمر محيط كسبوكار، مورد تأكيد قرار گرفت و در ماههاي مختلفش احكام روشن روشنايي بخش آمده است، بحث شفافيت بود. شما اگر ميخواهيد مسابقه بهرهوري در اقتصاد راه بيفتد، بايد در اقتصاد، شفافيت ايجاد كنيد. بايد معاملات دولتي، معاملات بخش عمومي در منظر چشم همه مردم قرار بگيرد. بايد آمارهاي اقتصادي و اطلاعات براي سهولت تصميم صحيح مديران اقتصادي بهطور روزآمد در اختيارشان قرار بگيرد.
اشاره ديگرم به اين باشد كه اين بسيار خوب است كه ما خودمان را باخودمان مقايسه كنيم. يكي از دستآوردهاي خوب اين حركت اين است كه آمده تفصيل لازم را داده، گروههاي متنوع را داخل گروه با خودشان مقايسه كرده، اين براي دقت ارزيابي خوب است. اما دركنار اين بايد خودمان را با ديگران هم مقايسه كنيم. اينكه فقط سر در بال و پر خودمان فرو كنيم و رشد خودمان را با پارسال خودمان مقايسه كنيم و از اين سخن نگوييم كه ديگران در همين فرصت چه كردهاند. اين كافي نيست. حتماً ما در كنار مقايسههاي داخلي و ملي خودمان بايد مقايسههاي جهاني هم داشته باشيم. ببينيم بحث بهرهوري در جاهاي ديگر دنيا چگونه است. رشد آنها از بهرهوري چهقدر است؟ رابطه بين بهرهوري و نوآوري را چگونه سامان دادهاند؟
خودباوري خيلي خوب است. اما خودباوري را با خودستايي، خودبيني، خودمحوري نبايد اشتباه بگيريم. خودباوري يعني ايمان به توانمندي خودمان و اراده و عزم خودمان. اما اگر اين تبديل شد به اينكه فقط من از خودم تعريف كنم و خودم را حاضر نباشم در مقايسههاي بينالمللي ببينم، اين آن وقت مايه غفلت و مايه عقبماندگي ميشود. از اين توهم خودمحوري پرهيز كنيم.
لازمه ديگر توفيق در اين مسابقه بهرهوري اين است كه درجه رقابتپذيري را در اقتصادمان بالا ببريم. به طور طبيعي اينگونه است كه يك فعال اقتصادي تا زمانيكه در يك بازار نيست، ميخواهد وارد بشود، طرفدار باز بودن آن بازار است، طرفدار رقابتي بودن است، انتقاد ميكند از انحصار. اما همان آدم، همان بنگاه اگر وارد آن بازار شد و يك امكان انحصاري يا شبه انحصاري پيدا كرد، معمولاً دنبال استدلالاتي ميگردد كه ديگران وارد نشوند. اين طبع نفعجويي بنگاه اقتصادي است. لذاست كه در اينگونه موارد، نهادهايي بايد درست بشوند كه آنها حراست كنند از فضاي رقابتي. مانع بشوند از اينكه انحصارها يا شبه انحصارها شكل بگيرد. اسمش مهم نيست. از نظر اقتصادي نفس انحصار، كارآمدي و بهرهوري را پايين ميآورد. اينكه اين انحصار دست دولت باشد يا دست بخش خصوصي باشد يا دست بخش به اصطلاح عمومي غيردولتي باشد، اين در اثر اقتصادياش هيچ فرق نميكند. هزينهها را بالا ميبرد، بهرهوري را پايين ميآورد. به همين جهت هم هست كه لازمه رشد بهرهوري تقويت نهادهاي ضدانحصار و قوانين و مقررات ضد انحصار و مقوي و مقوم رقابت در اقتصاد.